س از پیروزی انقلاب با توجه به وضعیت فرهنگی که طی چند دهه بر سیستم حکومتی و جامعه ایرانی حاکم شده بود یک شکاف عمیق و خلا شدید در حیطه اخلاق و امنیت فرهنگی کشور دیده می شد، به نحوی که بجز خانواده هایی که یک بافت کاملا مذهبی داشتند، مرز بین دین گریزی و دین مداری آنچنان در هم آمیخته شده بود که احکام و دستورات اسلامی به صورت گزینشی و سلیقه ای اجرایی می شدند.
این موضوع در عرصه زندگی اجتماعی و روزمره مردم هم به خوبی به چشم می خورد. طی چند سال، بعد از قلدر مابی رضاخانی در از بین بردن فرهنگ حیا و عفاف در جامعه از طریق برخورد با حجاب، مجالس مذهبی، تغییر اجباری در نحوه پوشش مردم، رایج شدن سرو و شرب خمر در جامعه که تا حد زیادی با ایستادگی مردم مواجه شده بود، این برنامه ها در یک دوره جنگ نرم که با دقت توسط مستشاران فرهنگی سفارت خانه های مختلف و مدیران فرهنگی محمد رضا که اغلب از بهایی ها بودند، برنامه ریزی و اجرایی شد و تا حدی اثرگذار بود؛ به نحوی که جامعه در طی بازه زمانی ۱۰ ساله در فرهنگ و اخلاق دچار تحول های زیادی شد. این تغییرات عمدتا به دلیل سیاست های حاکم در گرایش افراطی به غرب و باستان گرایی، آن هم به صورت گزینشی و ضدیت شدید با مذهب و اسلام بود.
مقاله در خصوص به قلم سركار خانم عابدي نايب رئيس اتحاديه ارايشگران زنانه تهران
چاپ در ماهنامه اصناف تهران